دانلود کتاب "شاهدبازی در ادبیات فارسی"




طرح جلد کتاب «شاهدبازی در ادبيات فارسی» نوشته دکتر سيروس شميسا

«شاهدبازی در ادبیات فارسی» کتابی است که به موضوع هم‌جنس‌گرایی مردانه در ادبیات فارسی (به ویژه شعر) از دوره غزنویان تا اوایلِ دوره پهلوی می‌پردازد. این کتاب در سال 1381 در ایران منتشر و بلافاصله ممنوع شد.

لینک دانلود:

http://www.keetab.persiangig.com/document/E-BOOKS/literature/Shamisa_Shahedbazi.pdf

كتاب در هشت فصل و بر حسب دوره‌های تاریخی تدوین شده است. در فصل اول اسم‌ها و اصطلاحات شاهدبازی و انواع آن را مرور می‌کنيم. در فصل چهارم بحث در مورد صوفیان و شاهدبازی است و در فصل‌های دیگر با شاعران، نمونه شعر و نثر هر دوره تاریخی آشنا می‌شویم. این دوره‌ها عبارتند از: غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، تیموریان، صفویه، افشاریه، زندیه، دوره‌ی قاجار و پهلوی.

«شاهدبازی در ادبیات فارسی» نخستین (و تا به امروز، تنها) کتابی است که به چنین پژوهشی دست زده است. مؤلف، بر اساس شواهد گوناگونی که بیشتر از نظم و کمتر از نثر برگزیده، نظریه خود را به اثبات می‌رساند که «... معشوق شعر فارسی ... غالباً و عمدتاً مرد است، نه زن1» و «فقط بخش کمی از اشعار قدماست که می‌توان در آن‌ها به ضرس قاطع معشوق را مؤنث قلمداد کرد.»

دکتر شمیسا در این کتاب پژوهشی و ارزشمند خود، تلاش دارد شاهدبازی و هم‌جنس‌گرایی را مورد بررسی قرار داده و نشان بدهد كه «شاهدبازی ... حداقل هزار و اندی سال در ایران سابقه دارد.»




«عشق مرد به مرد در طول تاریخ از دیدگاه‌های مختلف با اسم‌ها و اصطلاحات مختلفی مطرح شده است: شاهدبازی، نظربازی، جمال‌پرستی، لواط، لواطه، اِغلام، کار، بچه‌بازی و ...» همچنين «به شخص مفعول، معشوق، اَمرد، مابون، شاهد، منظور، مفعول، کودک، مخنث، نوخط، بی‌ریش، پسر، ساده، ساده‌رخ، ابنه‌ای ... گفته‌اند.» چنان که «به شخص فاعل، غلام‌باره، جمال‌پرست، صورت‌پرست، بچه‌باز، موزون ... گفته‌اند.»

به نظر دکتر شمیسا، شاهدبازی در ایران دو آبشخور داشته: یونانی و ترکی. عشق مرد به مرد در رساله معروف افلاطون («ضیافت» یا «مهمانی») به تفصیل مورد بحث قرار می‌گیرد. این فلسفه ابتدا وارد فلسفه ایران و از آن‌جا به عرفان ایران راه پیدا کرد و «زیبارویان گواه یا دلیل جمال حق تعالی فرض شده‌اند.» گونه جنسی آن، پس از ورود ترک‌ها به ایران رواج یافت. و از این طریق دو گونه ادبیات پدید آمد: ادبیات عاشقانه و ادبیات پورنوگرافیک.

دکتر شمیسا معتقد است از آن‌جا که زن در جامعه حضور نداشته و در خانه محبوس مانده بود، نمی‌توانسته مثلاً ساقی شود تا بتواند مورد خطاب شاعر قرار بگيرد. و نیز «رسم خطاب به پسرکان زیباروی از سنت‌های دیرینه‌ شعر فارسی از رودکی تا بهار است. اصولاً خطاب به زن یا دختر نامعمول بوده و خلاف ادب شمرده می‌شده. به همین جهت است که در سراسر دیوان حافظ حتی یک‌بار لفظ «دختر» به‌کار نرفته.» «جز در اشعار سبک خراسانی که در آن صراحتاً لفظ پسر و نظایر آن آمده است، در اشعار ادوار دیگر مخصوصاً سبک عراقی، یعنی اشعار امثال حافظ و سعدی، زبان مانع است که خواننده عادی پی به مذکر یا مؤنث بودن معشوق ببرد.»

غیر از حمام که «اساساً ... یکی از مکان‌های مناسب برای دیدار عاشق و معشوق مذکر و فاعل و مفعول بوده‌» از دیگر مراکز ِ «امردبازی» قهوه‌خانه‌ها بوده‌اند.




شاهدبازی نه در ایران باستان سابقه داشته و نه در قرون اولیه ورود اسلام به ایران. از دوره‌ سامانیان که ترکان، اندک اندک وارد مقامات لشکری می‌شوند، شاهدبازی رشد یافته و رواج می‌گیرد. در دوره غزنویان که ترک‌نژاد بودند. لواط نزد آنان مرسوم و عشق مرد به مرد، امری عادی تلقی می‌شد. عشق سلطان محمود غزنوی به غلام ترکش، ایاز مشهورترین سند در این مورد است که البته شاعرانی چون مولانا از آن تفسیر معنوی می‌کنند. معشوق در شعر شاعران این دوره چون عنصری و منوچهری و به ویژه فرخی، مذکر است. این عشق (البته به لحاظ عشق عرفانی) در ادبیات فارسی بازتاب گسترده‌ای یافته است و حافظ و مولانا و سعدی به آن اشاره دارند.

در دوره سلجوقیان و خوارزمشاهیان این روند ادامه می‌یابد. در کنار سنایی و انوری، معروف‌ترین شاعر هزل‌گوی دوران سلجوقیان، سوزنی سمرقندی است. «از این دوره اسنادی در دست است که در ایران به صورت پنهانی، امردخانه‌هایی دایر بوده و کسانی در مقابل دریافت وجه، منازل خود را در اختیار فاعل و مفعول قرار می‌دادند.»

در دوره مغولان که اوج عرفان ایران است، صوفیان به دو دسته تقسیم می‌شوند: «قلیلی از آنان مانند ابن عربی و شهاب‌الدین سهروردی و شمس تبریزی و مولانا، اَمردبازی را نمی‌پسندیدند و دسته‌ دیگر که اکثریت با آنان بود، شاهدباز بودند.» البته در بین صوفیان و در خانقاه‌ها، شاهدبازی و لواط رواج داشت و «یکی از اسناد مهم در این باب مطالبی است که ابولفرج ابن جوزی، از وعاظ معروف قرن ششم در کتاب تلبیس ابلیس آورده‌ است.»

سعدی چه در گلستان و بوستان و چه در «هزلیات، المضاحک و خبثیات» حافظ در غزل‌ها و عبید زاکانی در «اخلاق الاشراف» و رساله «صدپند» نیز به نظربازی پرداخته‌اند. «احتمال دارد ساقی حافظ نیز همواره یا غالباً پسر بوده باشد.»

در دوره تیموریان، زوال شدت بیشتری می‌یابد. «شاعر معروف این دوره جامی است که به شاهدبازی علاقه داشت.» در همین دوره است که «یک کتاب اختصاصی در باب شاهدبازی تالیف شد و آن کتاب مجالس‌العشاق است.»

پس از آن به دوره‌ی صفویه و زندیه می‌رسیم. نه تنها «نباید پنداشت که در حکومت به ظاهر مذهبی صفویان، تغییری در خلق و خوی مردم نسبت به لواط روی داده باشد» بلکه امردخانه‌های تأسیس شد که حکومت به صورت رسمی از آن‌ها مالیات می‌گرفت و «یکی از مشاغل دربار آن دوره، شغل لعاب زدن به ماتحت امردان بود تا پادشاه با آنان راحت‌تر نزدیکی کند و به آن شخص لعابچی می‌گفتند.» «شاه اسماعیل صفوی که برای گروهی حکم رهبر طریقت و شریعت را داشته است» خود به شدت لواط‌گر بوده.

کتاب تاریخی «رستم‌التواریخ» گویاترین سند از سقوط اخلاقی جامعه در دوران حکومت صفویه و زندیه است. تا جایی که حتی دیپلمات‌ها و سفرای خارجی هم از تجاوز جنسی در امان نبودند.

در دوره‌ی قاجاریه سیر نزولی شتاب بیشتری می‌گیرد: «به عنوان مثال می‌توان به دیوان قاآنی شیرازی رجوع کرد و در آن نمونه‌های متعددی از بچه‌بازی را به راحتی یافت.» شاعر معروف اواخر قاجار و اوایل پهلوی ایرج میرزا است که اشعارش نیاز به معرفی ندارد.

و سرانجام به دوران پهلوی می‌رسیم که در آن گرچه «شاهدبازی در دوره پهلوی هم کم و بیش رایج بوده، اما در ادبیات آن دوره منعکس نشده است و اندک اندک به سبب رشد فرهنگ و حضور زن در جامعه، از عادات و رسوم مردم رخت بربست.»

«شاهدبازی در ادبیات فارسی» کتابی است برای آشنایی و آگاهی بیشتر نسبت به گوشه‌ای از تاریخ اجتماعی و ادبی ایران که هنوز جای پژوهش بسیار دارد. دقت نگارنده در کاوش در مهجورترین اسناد موجود ستودنی است. همان گونه که در ابتدا اشاره رفت، این کتاب متاسفانه چند روز پس از چاپ ممنوع اعلام شده است.

کتاب‌شناسی: شاهدبازی در ادبیات فارسی، تألیف دکتر سیروس شمیسا، 280 صفحه، انتشارات فردوس، تهران 1381

(برگرفته از وب سایت رادیو زمانه)









نظرات:


متن امنیتی

گزارش تخلف
بعدی